سرویس سیاست مشرق - «وبلاگ مشرق» خوانشی روزانه در لابهلای اخبار و مطالب رسانههای کشور است. ما درباره این خوانش البته تحلیلها و پیشینههایی را نیز در اختیار مخاطبان محترم میگذاریم. ۷:۳۰ هر روز با بسته ویژه خبری-تحلیلی مشرق همراه باشید.
***
چه کسی از شهرداری قالیباف خاطره خوبی ندارد؟ مردم یا اصلاحطلبان؟!
نجفقلی حبیبی، از فعالان اصلاحطلب به تازگی طی یادداشتی در روزنامه آرمان امروز نوشته است: «منتخبان شورای پنجم فراموش نکنند که مردم تجربه مطلوبی از شورای شهر چهارم و شهرداری ندارند، زیرا در طی سالهای گذشته مسئولان شهری به جای پیگیری مطالبات عمومی به دنبال اهداف جناحی و سیاسی خود بودند.»
او همچنین گفته است: اعضای شورای پنجم از یاد نبرند که با استفاده از اعتبار و سوابق جمعی اصلاحطلبان وارد پارلمان شهری شدند. بنابراین در قبال بسیاری از مسائل مسئولند و باید پاسخگو باشند.[۱]
*به نظر میرسد کسی که خاطره خوبی از شورای شهر چهارم و کارنامه ۱۲ ساله محمدباقر قالیباف در شهرداری تهران ندارد، اصلاحطلبان هستند نه مردم!
زیرا مردم در سه دوره به اکثریت اصولگرا در شورای شهر تهران رأی دادهاند و ثمره مدیریت جهادی شهرداری را نیز در افزایش خطوط مترو، توسعه حمل و نقل عمومی، افزایش سرانه فضای سبز و موارد دیگری مثل پل طبعیت، بوستان ولایت، پل صدر، تونل توحید و نیز اتمام کار برج میلاد به رأیالعین دیدهاند.
از طرفی امروز، کارنامه مدیریت جهادی شهرداری تهران تبدیل به یک مقیاس و شاقول برای سنجش عملکرد مدیران در نزد مردم شده است که به نظر میرسد یکی از علل اصلی ناخوشاحوالی اصلاحطلبان از قالیباف و شورای شهر اصولگرا همین رخداد باشد.
قبل از حبیبی، کسان دیگری از اصلاحطلبان نیز حملات گستردهای را علیه قالیباف ترتیب دادهاند که جملاتی مثل «قالیباف، اصلیترین بازنده انتخابات بود» و «باید متخلفان شهرداری را گوشمالی بدهیم» از سوی اعاظم اصلاحطلب در همین راستا ابراز شدهاند.
گفتنیست اصلاحطلبان از آنجا که میدانند کسی را در حد و اندازه قالیباف و برای جایگزینی وی در شهرداری تهران ندارند؛ به تخریب عملکرد شورای شهر و شهرداری و ترور مدیریت جهادی روی آوردهاند تا به این طریق کمعملیها و رفتارهای سیاسی آنها در شورای شهر (که نشانههای آن نیز از هماکنون آشکار شده است) توجیهپذیر جلوه کند.
به نظر میرسد این روند تخریب و سیاهنمایی در روزهای آینده سرعت بیشتری به خود بگیرد...
نجفقلی حبیبی، همان کسی است که چند سال قبل در یک مصاحبه گفته بود: «سالانه در ایام عاشورا چه پولها که در مملکت خرج میشود، اما بازده اینها چقدر است، هیچی، چهار نفر گریه میکنند و تمام میشود»!
***
نیروی خودسر یک واژه انحرافی است
تحلیل امنیتی مشاور مرحوم هاشمی از شعار علیه روحانی!
غلامعلی رجایی، از فعالان اصلاحطلب که به تازگی با عنوان «مشاور رییس فقید مجمع تشخیص مصلحت نظام» در رسانه حضور مییابد! در گفتوگو با خبرگزاری دولتی ایرنا و در اشاره به شعار دادن چند نفر علیه رئیسجمهور روحانی در مراسم راهپیمایی روز قدس اظهار کرده است: هر چند حمله به رییس جمهور اقدام تازه ای نیست و این کار درباره اقای هاشمی و رییس دولت اصلاحات نیز به وقوع پیوسته است. ولی چون هنوز حکم رییس جمهور تنفیذ نشده این قضیه حساس تر است چرا که دهن کجی آشکار به رای مردم تلقی می شود.
او همچنین میافزاید: «این افراد قطعا سازماندهی شده بودهاند و نیروی خودسر یک واژه انحرافی است. نیروی خودسر چطور از محل ورود رییس جمهور به راهپیمایی مطلع شده و چطور به خود جرات داده به رییس جمهور منتخب توهین کند؟»[۲]
*اینکه رجایی چطور و با کدام سند مدعی سازماندهی شدن چند فرد شعار دهنده علیه آقای روحانی بوده محل سؤال است.
خاصه آنکه وی فرض قطعی خودجوش بودن این شعارها را مد نظر قرار نداده و از طرفی خودش هم در صحبتهایش اشاره میکند که این قبیل رفتارهای تندروانه مسبوق به سابقه است.
از طرفی برخی تحلیلگران معتقدند که اتفاقا حرکت چند نفر خودسر برای شعار دادن علیه آقای روحانی، اقدامی طراحی شده از سوی یک اتفاق فکر خاص بوده است تا اسباب مظلومنمایی دولت فراهم بیاید و مقولاتی مثل «بیدستاوردی برجام و احتمال شکست رسمی آن» منسی شود.
گفتنیست، معاریف اصولگرا و چهرههای ارزشی کشور، قویاً این حادثه را محکوم کرده و از آن برائت جستهاند.
***
شورایعالی سیاستگذاری اصلاحطلبان نماد استبداد است
منتجبنیا: هیچکس حق ندارد خودش را رهبر اصلاحات بداند
«رسول منتجبنیا» قائم مقام حزب اعتماد ملی و از فعالان اصلاحطلب به تازگی در مصاحبه با سایت خبرآنلاین ضمن اینکه شورایعالی سیاستگذاری اصلاحطلبان را نماد استبداد دانسته و خواستار انحلال آن شده، گفته است:
من اصلا رهبری هیچ فردی را –در جبهه اصلاحات- قبول ندارم. یعنی اگر از بنده بپرسند که شایسته ترین فرد بین اصلاح طلبان چه کسی است؟ ۳، ۴ نفر را نام می برم که یکی از آنها قطعا آقای خاتمی است. کمااینکه قبلا هم خود من پیشنهاد کردم که حدود ۵ نفر دور هم جمع شوند و پدری کنند و نه رهبری. ببینید! من روی بحث فرد بحثی ندارم و نمی گویم که حسن باشد یا حسین بلکه می گویم که این تفکر رهبری اصلاحات یک تفکر ارتجاعی، استبدادی و فردگرایی است و با روح اصلاح طلبی کاملا مغایر است.
او تصریح میکند:
«جناب آقای خاتمی، مرحوم آیت الله هاشمی، آقایانی که در حصر هستند و آقای عارف همگی شخصیتهای بسیار ارزشمندی هستند ولی هیچکدامشان حق ندارند خودشان را رهبر منحصر به فرد اصلاح طلبان بدانند و انتظار داشته باشند که دیگران از آنها تبعیت کنند.»[۳]
*آقای منتجبنیا که در زمره اصلاحطلبان عصیانگر و ترقیخواه شناخته میشود، انتقادات تندی را از شورایعالی سیاستگذاری اصلاحطلبان بعمل آورده که صد البته هزینههای سیاسی فراوانی را بر دوش وی تحمیل خواهد کرد.
خاصّه آنکه ستاد مرکزی اصلاحات در ماجراهایی مثل رأی مخالف خانم الهه راستگو در شورای شهر و انتقادات محمدصادق خرازی از برخی اصلاحطلبان نشان داد که به هیچوجه تحمل انتقاد را ندارد و با سیاست «مشت آهنین» با منتقدان رفتار میکند.
منتجبنیا که پیش از این نیز انتقاداتی را از شورایعالی سیاستگذاری اصلاحطلبان بهعمل آورده بود، صحبتهای درستی را مطرح کرده است که البته به نظر نمیرسد به آنها ترتیب اثر داده شود.
به سخن دیگر اینکه جریان سیاسی خاص، اساساً چیزی به نام شورایعالی سیاستگذاری اصلاحطلبان را پدید آورد تا بدین واسطه از انقلتها و انتقادات در امان باشد و بتواند تصمیمات حلقه مرکزی اصلاحات را بدون هیچ دغدغهای به همه دیکته کند.
گفته میشود حتی محمد خاتمی که هماکنون در انزوای سیاسی به سر میبرد نیز نقش تأثیرگذاری در تصمیمات حلقه مرکزی اصلاحات ندارد و صرفاً به یک تریبون تبدیل شده است.
جالب آنکه چنین تصور تحلیلی از موسوی و کروبی که هماکنون در حصر هستند نیز وجود دارد.
از کسانی مثل بهزاد نبوی، مصطفی تاجزاده، سعید حجاریان و موسوی خوئینیها بعنوان ستادیهای مرکزی اصلاحطلب یاد میشود که تصمیمات آنها در فرایندی زیر پوستی از سوی شورایعالی سیاستگذاری به سایرین دیکته میشود.
برخی از این چهرهها صاحب انتقادات مشخصی از موسوی، خاتمی و کروبی نیز هستند.
گفتنیست صحبتهای منتجبنیا از سمت دیگری نیز قابل تحلیل است و آن اینکه انزوای خاتمی و حصر طولانی مدت موسوی و کروبی، حالتی از اغما بر جبهه اصلاحات عارض کرده و انتقاداتی را نیز برانگیخته است.
به سخن دیگر اینکه جوانترهای اصلاحطلب معتقدند وضعیت «نه جنگ، نه صلح» فعلی را نمیتوان تا ابد تحمل کرد و شاهد رسوبگذاری اصلاحات، صرفا به دلیل حصر یا انزوای رهبرانی بود که تاریخ انقضای آنها تمام شده است!
این مسئله رفته رفته در حال تبدیل شدن به یک چالش بزرگ در اردوگاه اصلاحطلبان است که البته بحث توبه رسمی خاتمی و یا موسوی و کروبی آنرا وارد فرایندهای تازهتری خواهد کرد.
***
1_ http://www.armandaily.ir/fa/news/main/189658
2_ http://www.irna.ir/fa/News/82577485/
3_ http://www.khabaronline.ir/(X(1)S(3twns0caywtr1puxtp40qwyd))/detail/680074/Politics/parties